نسخه آزمایشی
۱۹۱ بازدید

این سخنرانی از ارتباط زبان به معنای عام و هویت در معنای عام آغاز می شود. زبان پیوند عمیقی با فردیت و تجارب شخصی و شناخت و آگاهی فردی ما از خودمان دارد همانطور نیز در شناخت و آگاهی از ساحت هویتی دیگری عاملی بسیار تاثیر گذار است.
هویت فردی و زبان از حوزه واژگان تا کاربرد زبان و کنش زبانی و معناسازی گسترش می‌یابد و انسان را به ساحت دیگری از هویت، در معنای هویت جمعی و اجتماعی پیوند می‌زند. همانطور که ساحت هویتی شخصی ما در گرو ساخت زبانی است هویت جمعی ما نیز برساختی زبانی است. به همین منوال هویتهایی دیگری مثل هویت قومی، هویت ایدیولوژیکی، هویت فراقومی، هویت ملی، هویت فراملی و…. همگی در پیوند با زبان و برساختی زبانی هستند.
سهم فردوسی در شکل دادن انواع هویتها از هویت فردی تا هویت ملی و فراملی در برهه‌ای از تاریخ و تمدن ایران که بسیار حیاتی و مهم بود، بسیار تأمل‌برانگیز است. فردوسی علاوه بر پاسداشت و ترویج زبان فارسی در قوام یافتن و استحکام زبان دری همچون بسیاری از شاعران و بزرگان پارسی‌گو و پارسی‌سرای ایرانی است. البته تلاش فردوسی در حیطه زبان و کاربرد زبان فارسی و واژگان و اصطلاحات آن خلاصه نمی‌شود. اهمیت فردوسی حفظ تاریخ و تمدن و فرهنگی است که خاستگاه و ریشه هویتی و زبانی ما است. تاریخی که یادمان نیاکان ما و تداوم آن تا امروز است.

ارسال دیدگاه
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*
*

بالا